فرهنگ و جامعه‎ی آرمانی اسلام

نوع مقاله : تخصصی دانش پژوهی

چکیده

اندیشمندان لیبرال غربی، در دوران مدرنیته در ساخت و پرداخت جامعه‎ی آرمانی، عموماً گرفتار نوعی غفلت از اندیشه‎ی معنوی بودند و با رویکرد اومانیستی، به مبدأ آسمانی پشت کرده و جامعه‎ی آرمانی را در سایه‎ی تحقق فرهنگ لیبرال‎دموکراسی غرب امکان‌پذیر می‌دانستند. در دوره‎ی پست‌مدرنیسم نیز نظریه‌پردازانی همچون فوکویاما، آلوین تافلر، واترز، هانتینگتون، در پیش‌بینی آینده‎ی جهان، نه‌تنها انسان را به پایان تاریخی پُر از صلح و رفاه، نوید نمی‌دهند، بلکه جنگ جهانی سوم و برخورد فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها را پیش‌بینی می‌کنند، هرچند اکثر قریب‎به‎اتفاق آن‌ها، درنهایت، پیروزی فرهنگ غرب را در این برخوردها قطعی می‌دانند.
از سوی دیگر، طرح جامعه و فرهنگ آرمانی، در قالب اعتقاد به‌ ظهور منجی‌ و مهدویت‌ در معنای‌ عام‌ خود، یک‌ باور دینی‌ فراگیر در بین‌ انسان‌ها بوده‌ است؛ زیرا در ادیان‌ مختلف‌ چنین‌ اعتقادی‌ به‌ نحو ملموس‌ و بارزی‌ تجلّی‌ یافته‌ است‌ و منجی با تعابیر مختلفی‌ همچون‌ »کالکی» در آیین‌ هندو «مسیحا» در یهود و مسیحیت، «سوشیانت» در زرتشت‌ و درنهایت، «مهدی (عج)» در فرهنگ‌ اسلامی‌ یادشده‌ است. چنین‌ تعابیر و باورهایی‌ به‌رغم‌ تفاوت‌های‌ خاص‌ خود، در تأکید بر ظهور یک‌ منجی‌ جهت‌ گشودن‌ راه‌ جدیدی‌ فراروی‌ انسان،‌ در جهت‌ نیل‌ به‌ سعادت‌ ابدی، مشترک‌ هستند. ازاین‌رو، مهدویت‌ و منجی‌گرایی‌ دغدغه‎ی‌ تمامی‌ انسان‌ها در دوره‌های‌ مختلف‌ تاریخی‌ بوده‌ است‌ و در روزگار ما نیز که‌ انسان‌ معاصر دچار ظلم‌ و بی‌عدالتی‌ها در عرصه‎ی‌ جهانی‌ است، این‌ مسئله‌ بسیار حائز اهمیت‌ است.

کلیدواژه‌ها